وجود و عدم در فلسفه هایدگر

thesis
abstract

به فلسفه هایدگر باید به عنوان راه نگریست او تمام کاوشهای فلسفی اش را بدین پرسش معطوف داشت که وجود چیست و همین ÷رسش به چه معناست؟ به فلسفه هایدگر باید به عنوان یک راه نگریست ذیرا به گفته خود ائ اقتضائ ذاتی پرسشی که او بدان پرداخته همین است واز وجود پرسیدن بایدموضوع اصلی تفکر باشد هایدگر از رهگذر اندیشه ای که از حقیقت آغاز می کند بار دیکر متافیزیک را مورد سوال قرار میدهد وآن را برای دستیابی به پرسش از وجود ناکافی میداند.زیرا متافیزیک وجود را به عنوان امری گشوده و ظهور نمی شناسد .پرسش از وجود و پرسش تز عدم ذاتاً به یکدیگر پیئسته اند با توجه به عدم پرسش از وجود به گونه ای مطرح می شود که ما را به ظهور حقیقت وجود که بنیاد موجودات است،رهنمئن می سازد این عدم بماهو عدم نیست و عدم آیینه هستی است

First 15 pages

Signup for downloading 15 first pages

Already have an account?login

similar resources

رویکردی تطبیقی به وجود شناسی در فلسفه هایدگر و ملاصدرا

وجودشناسی (Ontology) یکی از عمده‌ترین مباحث فلسفی است که در فلسفه جدید غرب بدان بی‌مهری شده است. در دوران جدید، مارتین هایدگر برای احیای وجودشناسی تلاش زیادی کرد و مانند ملاصدرا کوشید تا از قلمروی مفهومی وجود فراتر رفته و به عرصه حقیقت عینی وجود نزدیک شود.از نظر هایدگر شناخت وجود تنها در شناخت دازاین و تحلیل اگزیستانسی مقدور است و ملاصدرا هم راه شناخت وجود را ادارکات حضوری انسان می‌داند. هر دو ...

full text

رویکردی تطبیقی به وجود شناسی در فلسفه هایدگر و ملاصدرا

وجودشناسی (ontology) یکی از عمده ترین مباحث فلسفی است که در فلسفه جدید غرب بدان بی مهری شده است. در دوران جدید، مارتین هایدگر برای احیای وجودشناسی تلاش زیادی کرد و مانند ملاصدرا کوشید تا از قلمروی مفهومی وجود فراتر رفته و به عرصه حقیقت عینی وجود نزدیک شود.از نظر هایدگر شناخت وجود تنها در شناخت دازاین و تحلیل اگزیستانسی مقدور است و ملاصدرا هم راه شناخت وجود را ادارکات حضوری انسان می داند. هر دو ...

full text

بررسی هستی‏شناسی در فلسفه ملاصدرا و هایدگر

هستی و وجود، از جمله واژه‏هایی است که مابعدالطبیعه در صدد کشف و تبیین آن بوده است. در تاریخ متافیزیک (همه فلاسفه مدعی بوده‏اند)که موضوع فلسفه »وجود« است (یاوجود به ماهو موجود) یعنی همان هستی و معتقد بودند که بحث‏هایشان بر آن متمرکز بوده است. اما در میان آنها دو اندیشمند مشهور اهتمام بیشتری به مسئله «هستی»داده‏اند و بر این اعتقاد بوده‏اند که فلاسفه بیشترین توجه را به موجود نمودند نه به وجود، و ن...

full text

تفسیر‌ هایدگر از آزادی در فلسفه کانت

در این مقاله می‌کوشیم جایگاه آزادی اصیل را، بنا بر تفسیر‌ هایدگر، در تفکر کانت نشان دهیم. به نظر‌ هایدگر فراروی و استعلای آدمی، اساس آزادی است. انسان به سبب نسبت خاصی که با هستی دارد می‌تواند از سطح موجودات به سوی خود وجود فرا رود و خود را از روزمرگی و موجود‌بینی آزاد سازد. به نظر ‌هایدگر، کانت به این حقیقت که ذات آدمی‌ در استعلایی‌بودن و فرا‌روی اوست، گرچه شاید به نحوی مبهم، متفطن‌ گردیده و آن...

full text

جایگاه اخلاق در اندیشه هایدگر و جایگاه هایدگر در فلسفه اخلاق

هایدگر در مورد اخلاق بسیار کم می­نویسد و خود نیز بیان می­کند که پرسش­های اخلاقی در مباحث او جایی ندارند. بنابراین، جایگاه اخلاق در اندیشة­ او بسیار مبهم و ناآشکار است و این خود سبب شده است تا تفاسیر متفاوتی راجع به دیدگاه اخلاقی او شود. با این حال، می­توان مباحثی را در آثار او یافت که جدای از اینکه به هستی­شناسی و مسئله وجود می­پردازند، جنبة ارزش­گذارانه نیز داشته باشند، مانند بحث از اصالت و بو...

full text

بررسی هستی‏شناسی در فلسفه ملاصدرا و هایدگر

هستی و وجود، از جمله واژه‏هایی است که مابعدالطبیعه در صدد کشف و تبیین آن بوده است. در تاریخ متافیزیک (همه فلاسفه مدعی بوده‏اند)که موضوع فلسفه »وجود« است (یاوجود به ماهو موجود) یعنی همان هستی و معتقد بودند که بحث‏هایشان بر آن متمرکز بوده است. اما در میان آنها دو اندیشمند مشهور اهتمام بیشتری به مسئله «هستی»داده‏اند و بر این اعتقاد بوده‏اند که فلاسفه بیشترین توجه را به موجود نمودند نه به وجود، و ن...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


document type: thesis

دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده ادبیات و علوم انسانی

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023